دلتنگی، برف است
یک روز صبح بیدار می شوی
می بینی
همه جا را پوشانده ...
مرتبط: دلتنگی ۲ ، دلتنگی ۱
پاییز
آلبوم عکسی ست که
توی اسباب کشی
از گوشه و کنار خانه پیداش می کنی
هی توی خاطره هات
ورق می خورد ...
دست های تو کلمه اند
دست های من کاغذ
کمی برایم بنویس
مرتبط: دست ها (2)
شش دانگ حواسم پیش توست اما
وانمود می کنم نیست
غم انگیزتر آنکه
تو برعکس
بازوانت
پناهندگی نداد
و تنم را
تنهایی
اشغال کرد
نشانی ات را
بر پیشانی چه کسی بخوانم؟
به هر دری می زنم
خانه ی تو نیست
رفته ای
چون دشنه ای
در سینه ام
چه دردناک
دوست دارمت!
دلتنگی
رودخانه ای ست
که به هیچ دریایی
نمی ریزد
مرتبط: دلتنگی 2 ، دلتنگی 3
این
عاشقانه نیست
آمرانه است
دوستم بدار!
لبخند به روی لب تو تا آمد
با پای خودش بهشت اینجا آمد
تو دست مرا فشردی و بوسیدی
و عشق همان لحظه به دنیا آمد